تـو گل لاله و هم کوکب رویـیده بـه روی چمنی |
|
|
|
سبدی از گل یاس، هم که تو خود باغ پر از یاسمنی |
|
خنده افسونگر تـو چون گل ناز، نگاه تو نرگس باز |
|
|
|
تو همان شقـایـق شکفته بـر صحرا و دشت و دمنی |
|
بوی تو گوید تو گلی، اما نگویدکه چه گل |
|
|
|
در گمانم تو اقاقی یا خـوشهای از خـرمن نسترنـی؟ |
|
شاید هم که مینا یا که آن تازه گل بنفشهای |
|
|
|
کـه پیغام بهاری و بـه چند روزی کنـار چـشمهای |
|
رنـگ رخسارت خجـالت میدهد کوکب و هم ارکـیده را |
|
|
|
به کجا باشد چنین گل، با چنین ناز، با چنین کرشمهای |
|
به خدا زیباتر از سوسن و زنبق، هم گل نیلوفری |
|
|
|
گـر هزاران گل ببینم، باز بگویـم تو از آنها بـهتـری |
ما را در اینستاگرام دنبال کنید sher_dar_sokhan @
عالی بود ممنونم.