تو همزادی، پریزادی، ندانم
تو "بندی"یا که "آزادی"، ندانم
نفس چون میرود، بی تو نیاید
تو دردی یا که درمانی، ندانم
همه تشویش من باشد به خلوت
میروی تو یا که میمانی، ندانم
تو گنجی یا مرا رنجی، ندانم
تو ناقوس یا که آهنگی، ندانم
تو شفافی و هم سختی به هر دم
تو شیشه یا که از سنگی، ندانم
هزار و یک سوال بی جوابی
دلم گوید که یکرنگی، ندانم
ما را در اینستاگرام دنبال کنید sher_dar_sokhan @